محل تبلیغات شما



برای رسیدن به مقامات الهی، باید از امتحان های خداوند موفق و سربلند بیرون آمد.

توجه به قرآن کریم از این زاویه نشان می دهد که همه افراد و اقوام و حتی پیامبران الهی مورد امتحان قرار گرفته اند. در آیه 3 سوره حجرات می فرماید:

إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَىٰ ۚ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ

یعنی:كسانى كه پيش پيامبر خدا صدايشان را فرو مى‌كشند همان كسانند كه خدا دلهايشان را براى پرهيزگارى امتحان كرده است؛ آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ است.»

حضرت ابراهیم ع مورد سخت ترین امتحانها قرار گرفت. و پس از گذر موفق از امتحان ها پاداش خود را دریافت کرد. در آیه 124 سوره بقره چنین آمده:

 وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»

یعنی:و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند می‌دهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.»

در روایات امامان شیعه نیز بر این نکته تأکید شده است که قدرت تحمل بخشی از احادیث ائمه ع را کسانی دارند که قلبشان مورد امتحان خداوند قرار گرفته است.در کتاب کافی چنین آمده است:

عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ: أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» 

یعنی: رسول خدا ص فرمود: به راستى حديث آل محمد صعب است و مستصعب؛ بدان ايمان نياورد جز فرشته‌اى مقرب يا پيغمبرى مرسل يا بنده‌اى كه خدا دلش را به ايمان آزموده.»

توضیح: صعب به معنی این است که فهم برخی از آیات مشکل است و مستصعب به این معنی است که اگر بخشی از احادیث به مردم عادی عرضه شود نه تنها درک نمی کنند بلکه می گریزند.

به هر حال بنده ای که خداوند قلبش را امتحان کرده است این شایستگی را پیدا می کند که احادیث مشکل را هم درک می کند. (البته به حسب درجات ایمان و یقین)


یکی از محورهای جدی مباحث قرآن کریم، مؤمن است. لازم به ذکر است که واژه مؤمن طیف وسیعی از ایمان آورندگان اولیه تا انسان کامل را در بر می گیرد.

انسان کامل با عناوین مختلفی مانند مقربین، مخبتین، اولوالالباب، مخلَصین و اولوالعلم مورد توجه قرار گرفته است.

مصداق تام و تمام انسان کامل، پیامبران و معصومان(ع) هستند. 

به جز مقام رسالت و امامت، هیچ مانعی برای رسیدن انسان به مقامات معنوی وجود ندارد.

هدف انسان در قرآن، تقرب و نزدیکی به خداوند و اصطلاحا رسیدن به جایگاه انسان کامل( به جز رسالت و امامت) است. 

لازمه پاک شدن از آلودگیها، ورود در قلعه مخلَصین یا کسانی است که خداوند آنها را برای خودش خالص گردانیده است. این افراد از دسترس شیطان مصون و محفوظ هستند و قدرت مشاهده قلبی خداوند و در نتیجه قدرت توصیف درست خداوند را دارند. در آیات 160 و 161 سوره صافات چنین آمده ایست:

سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

از آن وصف که می آورند خدا منزه است

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

مگر بندگان مخلص خدا

انسان مؤمن کوشش می کند با پاک کردن خود از گناهان بزرگ و کوچک، به سمت انجام اعمال خالصانه حرکت کند و به جایی برسد که خداوند او را لایق ورود در حصار مخلَصین بداند و او را خالص گرداند. 

در این مرحله است که انسان به یک عصمت نسبی می رسد.(که البته با عصمت پیامبران و امامان معصوم متفاوت است) 


در قرآن کریم، رسول الله جایگاه خاصی دارد به گونه ای که همواره تقوای الهی در کنار پیروی و اطاعت از رسولان الهی معنی پیدا می کند. این مطلب در آیات مختلف قرآن از زبان پیامبران مختلف بیان شده است. مثلا از زبان حضرت عیسی (ع) چنین می خوانیم: 

 وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿آل عمران: ٥٠﴾ 

وَلَمَّا جَاءَ عِيسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿اخرف: ٦٣﴾

در سوره شعراء هم 8 بار جمله: تقوا داشته باشید و از من اطاعت کنید» فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿الشعراء: ١٠٨﴿الشعراء: ١١٠  ﴿الشعراء: ١٢٦  ﴿الشعراء: ١٣١  ﴿الشعراء: ١٤٤  ﴿الشعراء: ١٥٠ ﴿الشعراء: ١٦٣  ﴿الشعراء: ١٧٩﴾

همچنین برای اطاعت از پیامبران الهی دستور نازل شده است:

قُلْ أَطِيعُوا اللَّـهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ ﴿آل عمران: ٣٢﴾

وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿آل عمران: ١٣٢﴾

 الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّـهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿آل عمران: ١٧٢﴾

مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ  وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿ النساء/٨٠﴾

مرحله پیشرفته تر این است که شخص پیامبر محوریت جدیتری پیدا می کند؛ آنچه فرمان می دهد حکم قطعی خداوند تلقی می شود:

مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ  إِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿ال/7﴾

ایمان کامل و نهایی نیز با تبعیت بی چون و چرای عملی و قلبی از رسول الله معنی پیدا می کند.

 فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴿٦٥/ النساء﴾

اگر کسی ادعای حب و دوستی خداوند را دارد، باید از پیامبر تبعیت کند:

قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿آل عمران: ٣١﴾

حقیقت این است که پیامبران الهی از روی هوا و هوس کاری انجام نمی دهند:

وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿النجم: ٣﴾

در مورد شئون ولایت فقیه نیز بسیاری از موارد مرتبط با رسولان الهی قابل تسری است زیرا به بیان امام عسکری(ع) و توقیع مقدس، همانطور که پیامبران الهی از روی هوا و هوس رفتار نمی کنند، ولی فقیه هم باید مخالف هوای نفس باشد. همچنین مانند پیامبران، مطیع بی قید و شرط فرمان الهی باشد.

امام عسکری(ع) می فرماید:

فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم .»

امام عسكرى عليه السلام :
اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد ، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگيها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند ، نه همه آنها .»(منتخب میزان الحکمه  حدیث شماره : ۱۲۰۵۳۵۶)

 امام خمینی(ره) برخی از ابعاد اعمال ولایت را این گونه می فرماید:

این که در قانون اساسی یک مطلبی ولو به نظر من یک قدری ناقص است و ت بیش از این در اسلام اختیارات دارد. آقایان برای این که خوب با این روشنفکرها مخالفت نکنند، مقداری کوتاه آمدند. این که در قانون اساسی هست، بعض شئون ولایتِ فقیه است، نه همه شئون آن و از ولایت فقیه آن طور که در اسلام قرار داده و هیچ کس ضرر نمی بیند؛ یعنی آن اوصافی که در ولیّ» است که در فقیه» است که با آن اوصاف خدا او را ولیّ قرار داده است»(صحیفه امام/ج 11، ص 465-463.)

قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. همان ولایت رسول الله هست. و اینها از ولایت رسول الله هم می‌ترسند!» (صحیفه امام ج10/308)

مقام معظم رهبری در تعریف ولایت فقیه می نویسند: ولایت فقیه به معناى حاكمیّت مجتهد جامع‌الشرایط در عصر غیبت است و شعبه‌اى است از ولایت ائمه‌ى اطهار (علیهم السلام) كه همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‌باشد.»( پایگاه دفتر مقام معظم رهبری، پرسشهای متداول)

 


عرفا مجموعة نظام هستي را به شکل دايره ترسيم مي‌کنند و آن را دایره وجودیه مي‌نامند.(اسفار، ج۷، ص ۱۰۷ و ج ۸، ص ۱۳۲؛ )

طبق آیه :إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ» ، نقطه شروع و پایان خداوند است. 

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ.یعنی:

اي انسان همانا با رنج و زحمت به سوي پروردگارت رواني و (عاقبت) او را ملاقات خواهي نمود.

دایره وجودیه به دو نیم دایره یا قوس تقسیم می شود :

1- قوس نزول که هستی از مراتب تجرد تام تا عالم طبیعت از بالا به پایین تقسیم می شود. انسان برای ورود به طبیعت از عوالم مختلف عبور کرده و وارد دنیا می شود. ابتدا عالم عقل ، سپس عالم مثال و در انتها عالم طبیعت یا ماده.

2-قوس صعود که از عالم طبیعت آغاز می شود و انسان ، پس از خروج از طبیعت، ابتدا وارد عالم مثال می شود و سپس وارد عالم عقل می شود. 

انسان با تزکیه نفس،  قدم در  راه سیر به سمت عالم های بالاتر می گذارد و در همین دنیا عالم های بالاتر را مشاهده می کند

نکته:البته عالم بالاتر از عالم عقل ، عالم الوهیت است که قابل دسترسی احدی نیست.

همه انسانها در قیامت، صفاتی از خداوند را ملاقات خواهند نمود. برخی صفات جمال لطیف و  رحیم خداوند و برخی صفات جلال مانند قهار و منتقم را ملاقات می کنند.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عصر خبر